به گزارش اخبار جهرم، سابات یا ساباط، معبری دالان مانند با سقف است که در مسیرهای طولانی بالای سر رهگذران قرار میگیرد و مانع از تابش آفتاب و آزار آنها میشود. ساباط بیشتر در شهرهای گرمسیری ساخته میشده است و نشان از تجربه، دانش و مهارت ایرانیان در امر معماری دارد.
در واقع ساباطها میان دو بخش یک کوچه، ارتباط برقرار میکردهاند. ساباط از دو بخش تشکیل شده است: سا + باط. «سا» در زبان فارسی به معنای آسایش و راحتی است و «باط» هم معنای بنا یا عمارت میدهد. در نتیجه ساباط یعنی سازهای که با هدف آسایش و رفاه بیشتر افراد و رهگذران ساخته میشده است. یکی دیگر از کاربردهای ساباطها این بود که به واسطه ارتفاعشان، امکان عبور سواران بر اسب از آن ممکن نبود. به همین دلیل، راهزنان و مهاجمانی که به محلهها و خانهها حمله میکردند و تعدادشان هم در گذشته، کم نبوده است، امکان عبور از محلهها را نداشتند.در گذشته، حمله ناگهانی تعدادی راهزن به محلهها و کوچههای قدیمی مرسوم بوده اما وجود ساباط از تاختن راهزنان سواره جلوگیری میکرده است.
وجود #ساباط ها باعث میشده تا منازلی که در جوار و همسایگی یکدیگر بودهاند، نوعی اجتماع هماهنگ را در کنار هم بسازند و مردم برای جمع شدن و صحبت کردن درباره موضوعات مختلف با هم در این مکان گفتوگو و معاشرت کنند. در بالای ساباطها هم معمولاً اتاقی درست میشده که برای تجمعات و دورهمیهای مردانه بوده است. در این اتاقها، صندلی و وسایل نشستن و برگزاری جلسات وجود داشته تا مردان دور هم جمع شوند و به معاشرت بپردازند.
در جهرم قدیم بعضی از افراد متمکن در دو طرف کوچه احیانا خانه های روبهروی هم داشتند با ایجاد طاقی بر روی دیوار دو طرفه کوچه و ایجاد ساختمان از اعیانیهای کوچه ها نیز استفاده میکردند و بنای ساباط و اتاقی بر روی آن برای خود میآوردند. به علت جریان هوا، ساباطها در تابستان محل مناسبی برای نشستن افراد و محل شغل کسبهی بیبضاعت و خردهپا بود. شبهای زمستان نیز برای فقرای بیخانمان ساباط مسکن مناسب به شمار میرفت. گاهی اوقات هم زنان یک محله در ساباط در کنار هم معاشرت و کار میکردند:
روُواری وَرچینم من توی ساباط
برم بازار بدم یَگ کاسه نبات
روواری ورچینم مثل تیریشکُو
برم بازار بدم گلدون نُقروو
در اوایل دورهی رضاشاه، ساباطهای جهرم از طرف دولت خراب شد. اگرچه هنوز تعدادی از آنها که ظاهراً صاحبانشان در آن دوره از خواص بودهاند، باقی مانده است.
نام ساباط در فرهنگ محلی جهرم هم در ضربالمثلها آمده: «سزای خر بود ساباط تاریک!» یعنی کرای کسی که از روی نفهمی و نادانی کاری را انجام دهد، حبس در ساباط تاریک است که هیچ چیزی نمیتواند ببیند. یا در ترانههای محلی:
توی ساباط نِیاَمْبو میزنم من
صدا بر یارجونی میزنم من
صدا بر یار خوب و مهربونم
نفس از قالب جون میزنم من
برخی از ساباطهای جهرمی که نام آنها باقی مانده، ساباط دراز در محلهی گازران که به مسجد محمدیه میرسید، ساباط نقلی بین محلهی کلوان و صحرا، ساباط تبیان و… است.