اقلیتهای مذهبی در جهرم
یهودیان جهرم
در شاهنامۀ فردوسی، داستانی دربارۀ براهام جهود که تاجری ثروتمند، اما خسیس در جهرم است، یاد شده که اموالش را بهرام گور به دلیل خست و پستی اخلاقش به جوانمردی فقیر و بلندهمت به نام لنبک آبکش در جهرم میبخشد:
سقایی است این لنبک آبکش
جوانمرد و باخوان و گفتار خوش
به یک نیمروز آب دارد نگاه
دگر نیمه، مهمان بجوید ز راه
نماند به فردا از امروز چیز
خواهد که در خانه باشد به نیز
براهام بیبر جهودی است زفت
کجا زفتی او نشاید نهفت
درم دارد و گنج و دینار نیز
همان فرش دیبا و هرگونه چیز…
به خان براهام شو بر گذار
نگر تا چه بینی نهاده بیار
فرستاد موبد بدانجا سوار
شتر خواست از دشت جهرم هزار
همه بار کردند و دیگر نماند
همی شاددل کاروان را براند
(فردوسی، ۱۳۸۴، ج۸)
به گفتۀ محققّان تاریخچۀ حضور یهودیان در فارس به صفویه و کوچ ایشان از نواحی شمالی و مرکزی ایران برمیگردد؛ «به دنبال مشکلاتی که برای کلیمیان در کاشان و قزوین در زمان صفویه به وجود آمد، تعدادی از آنان[یهودیان] به جهرم و لار مهاجرت کردند» (طاهری، ۱۳۸۱، ج۱: ۲۴۲).
حضور اقلیتهای یهودی در میان ساکنان جهرم نیز از نکاتی است که از سفرنامههای اروپاییان دریافت میشود. احتمالاً تعداد آنها آنقدر زیاد بوده که هربرت که در سال ۱۱۰۶ق. به جهرم سفر کرده، دین اغلب مردم جهرم را یهودی دانسته است. وی دربارۀ ساکنان جهرم به دین آنان اشاره میکند که در سایر کتب تاریخی این دوره کمتر دربارۀ جهرمیها آمده است.
وی مینویسد که «اغلب ساکنان آن[جهرم]، یهودی هستند»(صداقتکیش، ۱۳۸۹: ۷۴). البته واژة «اغلب» شاید هم بیانگر تعصب مذهبی هربرت باشد، زیرا به روایت بیشتر متون تاریخی، در این دوران بیشتر اهالی جهرم مسلمان بودهاند.
جای دیگری که از یهودیان جهرم در سفرنامهها یاد شده، دلیل ساختهشدن آبانبار دوم در منطقۀ مخک جهرم است. احتمالاً، در جریان همین مهاجرت یهودیان بوده که به روایت تاورنیه، مردی یهودی در آبانبار کاروانسرای مخک میافتد و میمیرد. به دلیل مرگ وی در این آبانبار و تعصب مسلمانان، مردم دیگر از آب این آبانبار ننوشیدند و آبانبار دیگری در مجاورت آن ساختند (تاورنیه، ۱۳۵۸: ۶۷۱). این امر همچنین میتواند بیانگر جدایی تشکیلاتی چون آبانبار و کاروانسرای یهودیان از مسلمانان شهر جهرم نیز باشد.
البته گزارشهایی از محمدحسن میرزا در دورۀ قاجاریه در دست است که جمعیت یهودیان جهرم را ۵۰ خانوار اعلام میکند که به شغل پیلهوری مشغولند (محمدحسن میرزا،۱۳۵۰: ۲۸). ظاهراً این گروه تا دوران پهلوی نیز در جهرم بوده و به همین شغل اشتغال داشتهاند، زیرا در فرهنگ شفاهی جهرم ردپاهایی از ایشان با عناوینی چون قبرستان جودان، محلۀ جودان و جود[جهود] به معنی فروشندة دورۀگرد و بیشتر خریدار آثار عتیقه وجود دارد. در لهجۀ جهرمی نیز، «جودبازی درآوردن» کنایه از خساست و بخل است.
جالب اینجاست که در شاهنامه نیز زفتی و خست به برهام جهود نسبت داده شده است. همچنین در جریان شورشی علیه یهودیان در سال ۱۳۲۲خورشیدی در جهرم، غارت محلۀ یهودیان و قتل دو یهودی به نامهای مشه سلیمان و نورالله بن شمعون گزارش شده است.
پ.ن: اقلیتهای مذهبی در ایران، معمولاً نامهای اسلامی داشتند؛ چنانکه خواجه رشیدالدین همدانی، وزیر مقتدر سلاجقه نیز یهودی بود.
#روزی_روزگاری_جهرم
#اختصاصی_اخبار_جهرم