• امروز : جمعه - ۲ آذر - ۱۴۰۳
  • برابر با : 21 - جماد أول - 1446
  • برابر با : Friday - 22 November - 2024
کل اخبار 2073اخبار امروز : 4
46
به بهانه روز مادر:

روز نَنه مبارک

  • کد خبر : 3325
  • ۲۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۶:۴۷
روز نَنه مبارک

– سلام مادر مدسمال
– سلام جان بفرما

روز نَنه مبارک

– سلام مادر مدسمال
– سلام جان بفرما
– خذمتیم
– انگا رخت و روقوم کردی اَسی یه جِی
– هاا والا زن کاکامون دعوت‌مون کرده سر خُنچه
– خُنچِی چه؟
– خُنچِی روز مادری نه
– بِرِی کی حالا؟
– والا مِخوا کُدُوِ روز مادری بفرسه بِرِی مادرشووَر دختر عَغدی‌یو دعوت‌مون کِرده بیریم نیگاش کنیم
– بوووش ای‌یَم رو کار اُوُردن.نه؟
– هاا والا. بدبَخ زن کاکامون می‌گُ سه ماهه که دَرَم می‌دُوَم.
– خو تن‌دُرُسی
– تن‌دُرُس باشی. والا همی چیا چه‌ هه رو کار اُوُردن؟ روز زن، روز مادر، روز ای‌کی روز اوکی، همش مایه‌ی خرج و مخارجه؛ مردم بدبخ اَ کجا بیارن؟
– حالا او که گفته بوده بیگیرین گفته یه رووَم قدر زحمتای زناتون و ننه‌هاتون بودونین، دیگه نگفته خو ایطو بکنین
– حالا مردم خودشون بی‌روسومن، نه. والا اگه بودونی تو هامو روزو ایقَّ شر و جر میشه که نگو هی زنا اَ هم می‌پرسن شوور تو بَرَت چه اَسد، هی بیان تو خونه مارز شوورو بدن. خو گاسم مرد بدبخ نداشته باشه
– والا
– یه جر دیگه‌م هه که چرا بِرِی ننه‌ی خودتون نمی‌چه اَسدی، بِرِی ننه‌ی ما یه چی دیگه اَسدی
– ووووی والا چقد پَتَک دَرَن
– همی نه، برم که ظهر اَ سرم شد
– لابد ناهار مِخوا بدتتون نه؟
– هااا اِنگا بیگی اشک اَ چیشِ کور درومده
– به قول کاکامون هرچی دیگه دُز نبرده مِخوا بده اَ فال‌گیر
– می‌گم نه… هااا یه چی یَدُم اومَ بَرَت بگم و برم
– بفرما
– زن کرامت می‌گُ پارسال یَگ دو روزی پیش اَ روز زن نشِسه بود برابری تلوِزیون یه مردی سخنرانی می‌کِرد. بوگو خو
– خو
– می‌گُ مردو گفته نمِخوا روز زن پاشین بیرین قرض و دولُ‌اُو کنین طلاه و ای‌چیای گرون اَسی زناتون بوسونین؛ زنا خو اِحتاج و محتاج ای‌چیا نیسَن. روز زن ازشون بیگین اِمرو چی دُرُس نکن، اِمرو کارِی خونه نکن اِمرو همه‌ی کارا خودُم می‌کنم زنا همی بس‌شونه.
– خو
– می‌گُ کرامت قشنگ از بر کِرده بود شُوی که سباش روز زن بود همی‌یا اَ ما گفت و رَ سر کار. بوگو خو
– خو
– هیچی می‌گُ مام قشنگ دس اَ اُو سرد و گرم نذوشتیم هرچی ظرف چرک بو هرچی رَخت بود پِنجه ازش نذوشتیم تا آقامون از سر کار اومَ😉
– خو😊
– می‌گُ اول رَ تو مُدبخو گُ گاسم من قَتُغی چی  دُرُس کردم دید نه خبری نی، گشنه و یاق و یاسی رَ سر یخچالو دوستا گرجه دراُوُرد ویسی اَ تخم و گرجه دُرُس کردن😖
– خو😳
– می‌گُ ازش گفتم خو مِخواسی دوستا سیخ کباب بوسونی، گُ یادم نبوده، گفتم خو باشه خبری نی، حالا ناهارت که دُرُس کردی ظرفام بوشور گُ باشه بعد ناهار همش همرا می‌شورم
– خو😂
– بعد ناهار گفتم الا جلدی پاشو ظرفا بوشور
–  گُ یه ساعتی باخابم بعدش می‌شورم گفتم نه دیگه ای ظرفا از دیشو همی‌جُو بوده دیگه پَخچه توش می‌گرده بده
– بدبختِ مرد خَسّه
– هااا می‌گُ هرچی دیگ و بادیه‌ی پشت‌سیا داشتم اُوردم گذوشتم گفتم بُسُو😊
– 😂
– تا ای‌یا داشت می‌شس یه دو تا پتو و لاحاف که ملافِش شُسّه بودم پهن کردم تو هالو تا اومَ نخ و سوزن دَدَم دسّش گفتم بیشین ای ملافا بیگیر دور پتو و لاحافو
– اومَ نه و نو کنه گفتم نپه چیطو گفتی دس اَ هیچی نذار؟نشس ای‌یام گرف روش، تموم که شد رفتم تو مُدبخو جَرِش زدم اومَ دیدم مُتُکاش زده زیر چِلِش می‌ره که باخابه گفتم بیو یه ریزِی ای کمدا خالی کردم بیو کمک بده پاک و پاکیزه‌ش کنیم، مُتُکُو ووور دا تو هالو اومد یَگ دو تا قوطی اَدووُو فلفل که پاک کرد بنا کرد اَ غُمبه دَدَن، هی او غُمبه دا هی من مارزش دَدَم که مردای مردم ایطو مردای مردم ایطو تا جرمون شد مشتی شیشُ و قُطّی زد قد هم و رفت اووَختکی‌یم تا یَگ هفته خود هم حرف نزدیم
– وااای چه چیا😂
– می‌گم نه😂
– برم که دیگه چیو دا برد
– هااا برو دس خدا

«آباجی ماه‌بس»

#آباجی_ماه_بس

 

لینک کوتاه : https://khabarestanejahrom.ir/?p=3325

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.