علل اختلالات خورد و خوراک
مثل اکثر اختلالات روانی دیگر، اختلالات خورد و خوراک صرفا در اثر یک عامل به وجود نمی آیند.
بعضی عوامل عبارتند از عوامل خطر پیش از تولد، مثل جنسیت و قومیت؛ عوامل تاثیر گذار در دوران رشد کودکی که باعث به وجود آمدن مشکلاتی در خوردن می شوند، تجربه های کودکی و غفلت فیزیکی؛ عوامل شخصیتی، مثل عزت نفس پایین، کمالگرایی و نارضایتی از خود؛ عوامل خانوادگی، مثل چاقی والدین، نگرش آنها به چاقی، نگرش نوجوانان به رژیم غذایی و ورزش؛ و اختلالات روانی همراه مثل وسواس و فوبی، ترس، افسردگی.
بسیاری از نشانههای اختلالات خورد و خوراک ماهیت فیزیکی دارند و تاکنون فقط یک عامل بیولوژیک آن به خوبی شناسایی شده است؛ عامل ژنتیک. مطالعات نشان می دهد که عنصر وراثتی بیش از ۵۰ درشد است.
عوامل اجتماعی_فرهنگی در ابتلا به اختلالات خورد و خوراک تاثیر میگذارند. تاثیر رسانههای عمومی، نارضایتی از اندام و رژیم غذایی بسیار مشهود است. رسانههای عمومی متهمند که واقعیت را تحریف میکنند و اندام زنان را به طور طبیعی و غیرطبیعی لاغر نشان میدهند.
تحقیقات نشان میدهد، شاخص تودهی بدن در پوسترهای وسط مجلات دائما رو به کاهش داشته و تقریبا ۵۰ درصد این پوسترها شاخص توده بدنِ کمتر از حد نرمال دارند یعنی به شدت لاغرند که باعث شده زنان جوان رسیدن به یک اندام ایدهال را هدف قرار دهند، هدفی که فقط برای ۵ درصد زنان قابل وصول است.
نارضایتی از اندام باعث آغاز دوره های رژیم افراطی می شود که معمولا پیش درآمد اختلالات خورد و خوراک هستند.
تاثیر دوستان نیز در نگرش فرد به اندام، وزن،خورد و خوراک، و فعالیتهای رژیمی او تاثیر زیادی می گذارد.
سالوادور منوچین طراح نظریه سیستمهای خانوادگی عقیده دارد که ممکن است فرد در یک ساختار خانوادگی مختل و نامنظم گیر کرده باشد. ساختاری با در هم تنیدگی که در آن والدین در همه کارهای فرزندان دخالت می کنند، افراط در مراقبت و یا انعطاف ناپذیری و عدم حل اختلاف در خانواده فرد را به سمت بیماریهای خورد و خوراک سوق می دهد.
عوامل تجربی مشکلات زندگی و تجربیات ناگوار نیز از عوامل موثر می باشد.
بنابراین، به اعتقاد روانشناسان، اختلالات خورد و خوراک روشی برای مقابله با مشکلات روانیِ کلی تر هستند.
به امید سلامتی و شادی
مینا چترمینا / روانشناس بالینی و رواندرمانگر