دیلمیان جهرم؛ سربازان سلحشور
به گزارش اخبار جهرم، در لغتنامۀ دهخدا گفته شده قوم «دیلم»، از اقوام کهن ایرانی، قبل از اسلام بودند که هرگز در فرمان شاهان ایران نبودند، بلکه به عنوان سرباز با اُجرت خدمت میکردند. این قوم در دورۀ اسلامی اغلب به سربازی و سلحشوری معروف بودند و به سبب شجاعت، قدرت بدنی و روحیۀ سپاهی، به امور جنگی، نگهبانی و زندانبانی میپرداختند. از همین روست که واژهٔ ديلمي در فارسی بهطور مجازی در معنای جنگجو و نگهبان نیز به كار رفته است.
منطقۀ اصلی سکونت دیلمیان، شمال ایران بود، اما در جریان کوچهای تاریخی، جمعی از ایشان نیز به نواحی مرکزی و جنوبی ایران آمدند. به روایت کارنامۀ اردشیر بابکان، دیلمیان در نبرد اردشیر ساسانی با اردوان پنجم، آخرین شاه اشکانی، در سپاه ساسانیان حضور داشتند. این قوم پس از اسلام نیز در فارس بودهاند، آنگونه که تجاربالامم نوشته، عضدالدولۀ دیلمی، سپاهی نيرومند از آنان را برای جنگ با امرای اطراف به سوي كرانۀ هرمز و نواحی کرمان فرستاد.
دیلمیان در به كار بردن برخي سلاحها چون: ژوبین یا زوبین(نوعی نیزهٔ کوتاه سبک) و سپر مهارت داشتند، به طوری که کاروس، امپراطور روم، در تیسفون به دلیل زوبین یک پیادهنظام دیلمی، کور شد و از پای درآمد.
دیلمیان، قبل و بعد از اسلام در جهرم نیز ساکن بودند و نشانههای مختلفی را دربارهی حضور ایشان در جهرم میتوان دید. مثلاً محتمل است به اعتبار همین نیروی نظامی دیلمیان، جنگجویان کُرد و البته خزاین شاهی در جهرم بوده که بنا به روایات شاهنامه، دارا، آخرین شاه هخامنشی برای تجدید سپاه به جهرم میآید.
از دیگر نشانههای حضور دیلیمیان جهرم، کتب خطی به خط دو تن از خوشنویسان دیلمی به نامهای «جلالالدین دیلمی جهرمی» و «احمد دیلمی جهرمی» است که امروزه در کتابخانههای مجلس و آیتالله مرعشی وجود دارد. جلالالدین میرشهریار جهرمی که از بزرگان جهرم در زمان خانان ذوالقدر بود(و در جریان اغتشاشات دورۀ صفوی، کور شد) نیز از دیلمیان جهرم بوده است.
امروزه نیز برخی خاندانهای کهن، مثلاً در محلات غربی جهرم و گازران، نسب خود را به دیلمیان میرسانند. با توجه به این موضوع، این پرسش به ذهن میآید که آیا نامهای خانوادگی کهن جهرم چون: «بویه»، که نام طایفهای از دیلمیان است، «دیالمه» جمع مکسر واژهی دیلمُ، «چوبین»، «چوبینه» و «ژوبین»، را به این قوم و مهارتهای ایشان میتوان منتسب دانست؟ بهویژه که گفتهشده خاندان بهرام چوبین در زمان ساسانی در فارس از دیلمیان بودند. یکی از ایرانشناسان برجسته به نام مینورسکی، در رسالهی خود دربارۀ دیلمیان، «چوبین»، در بهرام چوبین، را با لفظ دیلمی «ژوپین» یا زُپین، به معنای زوبین مقایسه کردهاست.
از دیگر نشانههای این قوم در جهرم در گویش محلی غرب شهر جهرم است؛ در این منطقه، اصطلاح «گرفتن رَگِ دیلمی»، کنایه از لجاجت، پایفشاری و ایستادن بر خواستهٔ خود است. ضمن اینکه اصطلاح «دِیْلَمی حرفزدن» به نوعی لهجهٔ ویژهٔ جهرمی منسوب به دیلمیان این شهر، اشاره دارد. از ویژگیهای بدنی دیلمیان قدیم در متون کهن به ویژگیهایی چون: موی مجعد، قدرت بدنی، تنومندی، تیرگی پوست و… سخن رفته است که قابلیت تطبیق با منسوبان این قوم در جهرم نیز دارد.
«دکتر فاطمه تسلیم جهرمی»
برگرفته از مقالهٔ «تحلیل جایگاه جهرم در شاهنامة فردوسی در مقایسه با تواریخ اسلامی، فرهنگ و روایات محلی»
منابع:
فارسنامه، تجاربالامم، ایران در زمان ساسانیان، لغتنامه دهخدا، کارنامه اردشیر بابکان، فرمانروایی و قلمرو دیلمیان، حاکمان ذوالقدر ایالت فارس در دوره صفویه، بزرگان جهرم، شاخههای گل(تبارنامه خاندان اشراق).
#روزی_روزگاری_جهرم